همیشه تو هر رابطه ای یکی خر تره!
سلامتی اونی که خر تره
همیشه تو هر رابطه ای یکی خر تره!
سلامتی اونی که خر تره
گناه من نيست كه بعد از "تو"،"او" آمد؛
تقصير قوانين دستوري است!!!
زندگی هیچ وقت اندازه تنمان نشد...!
حتی وقتی که خودمان بریدیم و دوختیم...
بالارو نگاه می کنی که کلاه سرت نره بعد می فهمی
داشتن تو پاچت میکردن
چه کلمه مظلومیست "قسمت"...!
تمام "نامردی ها" را به عهده می گیرد.
قصه مون از اونجاشروع شدکه:
دوتادستشومشت کرد وگفت:
اگه گفتی گل کدومه،نمیرم
ناراحت شدم وکمی فکرکردم و
محکم زدم روی دست چپش وگفتم:گله...
دستشو بازکرد اماپوچ بود...
اشکم سرازیرشد...
حواسش نبودوقتی داشت بادست راستش اشکشو پاک میکرد،فهمیدم
فهمیدم که هردودستش پوچ بوده...
رفتنت
نبودنت
نامردیت...
هیچکدام نه اذیتم کرد
و نه برایم سوال شد!!
فقط یك بغض خفه ام می کند...!
چگونه نگاهت کردکه مرا اینگونه تنها گذاشتی...؟؟
سـفـیــد شــده تــار مــویـی را کـه قـســم خـــوردی
بـا دنـیـــا عــوضـش نـمـیـکــنـی !
مجبور باشی دست سردت رو تو دستای یکی دیگه بذاری...
مجبور باشی از تنهایی به اغوشی پناه ببری ک بهش هیچ حسی
نداری...
تا فقط به اون لعنتی ثابت کنی ک نبودش اصلن برات مهم نیس ....
که بگی منم میتونم بدون تو زندگی کنم
ﺑﮑﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﻥ ..!
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ...!
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ... !
ﯾﻌﻨﯽ... !
ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺑﮑﺎﺭﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ... !
ﭼﻮﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﯼ ...!
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﮑﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﮑﺎﺭﻩ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ... !
ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ... !
ﻣﯿﺮﻭﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﮑﺎﺭﻩ ﺗﻮ ﺑﯿﺎﯾﺪ ....!
... ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ....!
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻋﻘﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ... !
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺑﺪﺍﻥ ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﮑﺎﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ...!
♥ بهش میگی بوس بوس شب بخیر اما نمیخوابی تازه شروع میکنی اس ام اس دادن به یکی دیگه !!!
♥ بهش میگی تو فقط توو زندگیم هستی اما با 10 نفر دیگه دوستی...
♥ بهش دروغ میگی, میپیچونیش به خیالِ خودت ..
♥ با کلی عشق بهت مسیج میده اما همزمان داری فوروارد میکنی واسه یکی دیگه !!!
♥ هم میخوای باشه هم خودت حال کنی ..
♥ هیچ میدونی هیچ فرقی با حیوون نداری .حیف اسم حیوون .
♥ آدم باش پای دلش وایسا .اگه نمیخوایش مثه آدم بکش کنار .
♥ جالب اینِ که فک میکنی از گند کاریات خبر نداره .چرا بیچاره فقط به روت نمیاره, چون توی آشغال و دوس داره .
♥ هه یه وقت به جایی میرسی که دیگه نداریش . داشتنش واست میشه آرزو...پس آدم با
چه سخته تو چشمايه كسي كه تمام عشقت ازت دزديد و بجاش يه زخم هميشگي جاش هديه داد زل بزني و بجايه اينكه دلت لب ريز از كينه و نفرت بشه حس كني هنوزم دوسش داري.
چه سخته دلت بخواد سرتو رو ديوار كسي تكيه بدي كه يه بار قبلا تمام وجودت زير اوار غرورش له شده باشه.
چه سخته تو خيالت ساعت ها باهاش حرف بزني و وقتي ديديش چيزي جز سلام نتوني بهش بگي
چه سخته پشت بهش دنيا ها اشك گونه هاتو خيس كنه ولي مجبور باشي بهش بخندي تا نفهمه هنوزم دوسش داري.
چه سخته گل ارزو هاتو تو باغ ديگه اي ببيني و اون وقت اونو بار ها تو خودت بشكنيش و زير لب ولي اروم بهش بگي گل من باغ نو مبارك.
آهاى تویى که قراره یه روز جای منو بگیری!!!
یادت باشه :
عاشق خوابه !!!!
خوراکی ها ترش ی دوست داره ...
لازانیا و پیتزا , غذاهای محبوبشه ....
هی بهش نگو این کارو کن ؛اون کارو کن ....
آرومتر و صبورتر از اون نمی تونی پیدا کنی ....
عاشق بارون و گیتاره ...
وقتی مریضه هواشو خیلی داشته باش ...
چیزی را تکرارنکن ....
وجودش آرامش کامله ....
خسته که باشه صداش دیوونت میكنه یا وقتی از خواب پا میشه ....
یادت باشه که...
اون همه چیزِ منه ... حق ندارى اذیتش کنی ...!!!
بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره
انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره
در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم
زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم
پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم
من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم
انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره
ترس از این دارم که بی تو ، تا ابد چشام به راه
غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق
یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق
بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار
اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار
زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی
رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی !
آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک
اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک
تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود
دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود
تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری
تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری
پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟
تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی
داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من
عشق چیست ؟
از کوه پرسیدم عشق چیست ؟
گفت از من استوار تر
از دریا پرسیدم عشق چیست ؟
گفت از من خروشان تر
از صحرا پرسیدم عشق چیست ؟
گفت از من وسیع تر
از خورشید پرسیدم عشق چیست ؟
گفت از من پر فروغ تر
از آینه پرسیدم عشق چیست ؟
گفت از من صاف تر
از دنیا پرسیدم عشق چیست ؟
گفت از همه بر من بی اعتناتر
از خون پرسیدم عشق چیست ؟
گفت همچون من در قلبها جاری است
از عاشق پرسیدم عشق چیست ؟
گفت به من عمر دوباره داد
از ملت پرسیدم عشق چیست ؟
فریاد بر آورد : از چشمانمان عزیزتر و از قلبمان پاک تر
از خودش پرسیدم عشق چیست؟
سری تکان دادگفت: لعنت برمن
خیانت دیدم و گفتم :تلافی می کنم من هم
اگر با دیگری باشم ، سبکتر می شود دردم
خیانت کردم اما تو ، زمن از طعنه پرسیدی:
چرا با این که بیزاری دچار شک و تردیدی ؟
خیانت کردی و چون ابربه شکم گریه باریدم
خیانت کردم و اشکی به چشمانت نمیدیدم
تلافی کردم و دردی فزون گردیده بر دردم
درونت از غمم خالیست خیانت من به خود کردم
گناهت گردنم مانده چه تاوانی که پس دادم
چه کردم من با خیلاتم ،نخواهد رفت از یادم
ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ
به کسی که رفت بگویید: من کسی را از دست دادم که دوستم نداشت!!!
ولی تو کسی را از دست دادی که دیوانه ات بود . . .
پس تو باختی نه من !
کاش ما آدم ها هم مثل گربه ها با چند لحظه بو کشیدن میفهمیدیم که: هر ”آشغالی” ارزش
وقت گذاشتن
نــــــداره!
تو تفی هستی که من انداختم رو زمین....!!!
حالا هر کی می خواد جمعت کنه, نوش جون
احساس من قیمتی داشت,که تو برای پرداخت آن فقیر بودی!
عزیزم
وقتی گند زدى به زندگی طرف
حداقل وقت رفتن دهنتو ببند
نگو قسمت نشد
هى پسری که کار امروزت بازى با دل دختراست و دیدن
اشکاشون بهت حس شاخ بودن میده ؛ فردا پدر خواهى
شد ، اشکهاى دخترت کمرت را میشکند !
دلم میخواهد یه روزی ... یه جایی ...
همونی که الان نیست برگرده بیاد
بیاد و واسم از زندگیش بگه...
بگه انقدر زیر فشار مشکلات بوده که...
نمیتونه قد راست کنه...
بگه داغون شده
بگه دیگه ادعای قبل رو نداره...
بگه فهمیدم فقط تو برام میمونی...
تویی که همیشه باهام بودی
سرشو که بلند کرد توی چشاش نگاه کنم
یه پوک به سیگارم بزنم و بزنم زیر خنده ...
انقدر بخندم که اشکام یواش یواش
از چشام سر بخوره و بیاد پایین...!
با تعجب نگاهم کنه...
بعد من آروم بگم... ببخشید شما....؟؟؟
خیانت کرده ام .... آری
و بر عشق تو می خندم
دو چشمت را خودم امشب
به روی خویش می بندم
خیانت کرده ام .... آری
نمی دانی و می گویم
بدان راهی دگر بی تو
برای عشق می جویم
وفایم را ندیدی که
خیانت را ببین حالا
دل تنگم ندیدی که
دل سنگم ببین اما
ندیدی غرق احساسم
ندیدی گریه هایم را
خیانت کرده ام تا تو
ببینی خنده هایم را
خیانت کرده ام .... آری
چه خشنودم که می دانی
مکن اندیشه باطل
که قلبم را بسوزانی
امانت داده بودم دل
به دستانت نفهمیدی؟
چه آوردی به روز دل
یه دوسـتت دارم هایی ام هست
میـدونی دروغــــه ها
ولـــی قــلبـــت
واســــه بــــاورش
بـــه عـــقـلــت
التمــــاس میکـــنه..