ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ
ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ
به کسی که رفت بگویید: من کسی را از دست دادم که دوستم نداشت!!!
ولی تو کسی را از دست دادی که دیوانه ات بود . . .
پس تو باختی نه من !
بایـَـد بــه بعضی ها گــُفت :
نــه عـَـزیزَم انقـَـدرام بیـکـار نیستـَـم . . .
کـه بخوآم حآل تـــو رو بگیرَم!
میشینـَـم ایـن جآ پام رو میذآرَم رو پاهآمــ
" ســرنوشتــ " خودش دهـنـتُ سـِـرویس مے کــُـنـه!!!!!
گریه نمیکنم نه اینکه سنگم ... گریه غرورمو بهم میزنه
مرد برای هضم دلتنگیهاش ... گریه نمیکنه قدم میزنه
گریه نمیکنم نه اینکه خوبم ... نه اینکه دردی نیست نه اینکه شادم
یه اتفاق نصفه نیمهام که ... یهو میون زندگی افتادم
یه ماجرای تلخ ناگزیرم ... یه کهکشونم ولی بیستاره
یه قهوه که هرچی شکر بریزی... بازم همون تلخی نابو داره
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟؟
مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟؟
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟؟
خرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانهی مردانه میخواهی چه کار؟؟
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است , اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است!!!
*****************
من بودم ,، تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !!!
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی , یک آه چقدر وزن دارد!!!
نبـــــــــار بــــــــــــــــــــــــــــــاران . . .
لعنــــــــــتــــــــــــی نبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار. . .
امشب با دیگـــــــــــــری بیــــرون است . . .
ســـَــــــــرمـــــــــــــــــــــــــا میخورد ! ! !
در زندگی
هرکسی را که دوسـت بـداری از او ضعیف تری
زیرا برای “راضـی نگـه داشتـنش”
حاضری دست به هرکار اشتباهی بزنی …
به چه میخندی؟؟به مفهوم غم انگیز جدایی؟؟
به چه چیز؟؟؟
به شکست دل من یابه پیروزی خویش؟؟
به چه میخندی تو؟؟؟
به نگاهم که تورا باور کرد؟؟
یابه افسونگری چشمات که مراسوزاند و خاکستر کرد؟؟
به چه میخندی؟؟
به دل ساده ی من که دگر تابه ابد نیز به فکر توست؟؟
خنده دار است بخند.....
خدایا ….
تو دنــیای ما آدمــا …
یه حالتی هست به نام ” کــم آوردن ” !
تو که خــدایی و نمیتونی تجربش کنی ….
خــوش به حــالت … !!!
وقتی که بر خلاف توقعات ما ، کسی یا چیزی ، ما را مجذوب می کند نباید تعجب کنیم . قانون کلی این تجاذب گاهی چنان در طبیعت مستتر است که توقعات ما به آن مربوط نیست
به هر ترتیب که هست محبت من تو را جذب می کند . یقین بدار تمام قلب ها مثل قلب شاعر آفریده نشده است . ضعف و شدت در تمام اشیا مشاهده می شود . پس هیچ کس مثل من ، تو را دوست نخواهد داشت . از پشت یک ورقه کاغذ ، آهن ربا را تکان بده . سوزنی که روی کاغذ است تکان می خورد . علاقه های دور دور با قلب همین حال رادارند . تو هم از پشت پرده ها به من دست تکان می دادی
در این صورت به قلب و مقدار حساسیت اشخاص نگاه کن . از این جاست که می توانی در آن قلب پناه جویی
عالیه ! میل داری امتحان کن . تاریخ و آثار شعرای بزرگ را بخوان . مسلم خواهد شد که قلب مبدأ همه چیزها است و هیچ کس مثل آن شعرا نتوانسته است حساسیت به خرج داده باشد . بعد از آلان نظرت را رو به جمعیت پرتاب کن : غالب اشخاص خوش لباس و خوش هیکل را خواهی دید که بد جنس بی محبت و بی وفا هستند . پس به دستی دست بده که دستت را نگاه بدارد . به جایی پا بگذار که زیر پای تو نلغزد
موج های دریا ، که در وقت طلوع ماه و خورشید این قدر قشنگ و برازنده است ، کی توانسته است به آن اعتماد کند و روی آن بیفتد ؟ ولی کوه محکم ، اگر چه به ظاهر خشن است ، تمام گل ها روی آن قرار گرفته اند
بیا ! بیا ! روی قلب من قرار بگیر.
به ســــــــلامتیِ اونی که تو عصبانیت خواست آرومم کنه ...
هر چی از دهنــم در اومد بهش گفتم .
آخــــرش گفــت :
بهتری ؟
حتي باخيالت
لبخندهست،شادي هست،بوسه هست
وآغوشي است که من درآرامش آن هرشب به خواب ميروم باخيالت عشق هست
براي حس خوشبختي حتي خيالت کافيست
آدمی که میخواهد برود
میرود...
داد نمیزند که من دارم میروم...
آدمی که رفتنش را داد میزند...
نمیخواهد برود...
داد میزند که نگذارند برود...
!
خداروشکر....
نه آرزوی کسی اَم....
نه آویزونِ کَــــــسی.!!!
خدایا!!!
دستانی را در دستانم قرار بده
که پاهایش با دیگری پیش نرود....
چیه ؟ دوباره شرایط جور شده تا بری خودارضایی کنی ؟ خونه خلوت شده و تو هم تنها و یه اتاق خلوت ! میخای دوباره بری سراغ همون سایت خاص ! دوباره خودارضایی و دوباره غسل جنابت ! همون داستان تکراری !
برادر یا خواهر من ، قبول کن وضعت خرابه ! قبول کن به خودارضایی اعتیاد پیدا کردی ! قبول کن ...
از یه طرف آدم مومن و معتقد و مذهبی و نمازخونی هستی ! از طرف دیگه معتاد به یک گناه بزرگ خدا !
دیدی بعضی آدمها اصلا براشون مهم نیست ظهر عاشورا باشه یا یه روز عادی دیگه ! نوار شاد میگذارن ، می رقصند ، بدترین گناه ها رو انجام میدن ، چون این چیزا براشون مهم نیست ، اگر هم کسی اعتقادی به این موارد نداره ، لااقل بی احترامی نکنه ، حرمت نگه داره ، اینو که میتونه ...
هممون چه بچه مذهبی ، چه غیر مذهبی ، هممون امام حسین رو دوست داریم ...
به روایتی ، شنبه قبل (24 اسفند) شهادت حضرت فاطمه بود و به روایتی دیگر در ایام عید ...
اگه مادر دوست ، همسایه یا همکلاسی ات از دنیا بره ، آیا شما احترامشون رو حفظ نمی کنید ؟ مطمئنا خیلی چیزها رو رعایت می کنید تا سوم یا هفتمش بگذره ...
الآنم ایام فاطمیه هست ، مادر دوست و سرور و سالارمون امام حسین (ع) ...
اگه در این ایام ( از امروز تا بعد ایام تعطیلات عید ) ، وسوسه شدی که بری خودارضایی کنی ، به شیطان و به نفس سرکشت بگو :
شرمنده ! فعلا نمی تونم ، اگه خودمم بخام ، نمی تونم ، نامردیه ، الآن خانواده دوستم عزادارن خودمم عزادارم ، در این وضعیت من دلشون رو بشکونم و برم استمنا کنم ! اون بزرگواران آگاه هستن به اعمال ما ...
بگو : درسته غرق در گناهم ، درسته سیاهی گناه تمام وجودمو گرفته ، اینا همه درست ، اما با همه این حرف ها ، هنوزم یه چیزایی حالی ام هست ، بگو من حرمت نمیشکونم ...
اگر هم قراره دوباره خودارضایی کنم ، میره تا بعد ایام فاطمیه ، اون موقع لااقل خدا و اهل بیت کمتر ناراحت میشن
حالا فکر کن امام حسین بفهمه تو به خاطر مادرش ، لااقل یه چند مدتی سراغ خودارضایی نرفتی ؟ دلت میخاست بری ، اما گفتی این رسم رفاقت نیست ...
به احترام مادر امام حسین ، سیده نسا العالمین ، حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها ...
{ منتظر نظرات شما هستم...}
بایــــد بــــه بعضــــی پســــرا گفــــت :
آهــــای پســــر ...؟
حواســــت باشــــه ...!
ایــــن دختــــری كــــه بــــه تــــو دل داده ,
خیلی هــــا در " آرزوی نیــــم نگاهــــش " هستن ...
لیاقــــت داشتــــه بــــاش ..............!
دست به صورتم نزن!
می ترســــــم بیوفـــتد قاب خندانی که برچهره دارم
وبـــــــعدسیل اشـــکهایم تورا باخودببرد.
باز من بمانمو تنهایی!!!!
دست به صورتم نزن!
سر به هوا نیستــــم
امــــا...
همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم
حال عجیبـــی ست
دیدن ِ همان آســــمان که
شاید "تو" ...
دقایقی پیش
به آن نگاه کـــرده ای...
امشب یه جور نا جوری دلم گرفته
یه جوری که انگار هیچ چیز و هیچ کس نمیتونه آرومش کنه
خیلی سخته که با خاطراتت گلاویز بشی و دستت به هیچ کدوم نرسه
خدایا چه شبای تلخی دارم
کاش وقتی یکی میرفت خودش نمیرفت
یادش میرفت
خاطراتش میرفت
عشقش میرفت
بوی خوبش میرفت
عکسش میرفت
یادگاریاشم میرفت
اونوقت دیگه دلیلی واسه زندگی نبود
خدایا امشب از خیلی چیزا دلگیرم
از خیلی از روزای زندگیم که ندادی
از خیلی از روزای زندگیم که کم دادی
از خیلی روزای زندگیم که زود گرفتی
وای که چه طناب سفتیه این خاطره ها وقتی دور گلوم میپیچه
و میخواد با یه بغض خفم کنه چشام میسوزه
خدایا دلم هوای تازه میخواد
دلم یه نور قشنگ میخواد نمیخوام از آیندم باشه نمیخوام از حالام باشه
منو ببر به گذشته میشه؟؟
یه هوای تازه از اونجا میخوام
یه نور قشنگ از اون روزا میخوام
یه تکرار پر حجم از اون لحظه یعنی میشه؟
چرا ساکتی خدا؟؟
دلم گذشته میخواد
ر
یادمون باشه که هيچکس رو اميدوار نکنيم بعد يکدفعه رهاش کنيم چون خرد ميشه ميشکنه و آهسته ميميره .
يادمون باشه که قلبمون رو هميشه لطيف نگه داريم تا کسي که به ما تکيه کرده سرش درد نگيره
يادمون باشه قولي رو که به کسي ميديم عمل کنيم .
يادمون باشه هيچوقت کسي رو بيشتر از چند روز چشم به راه نذاريم چون امکان داره زياد نتونه طاقت بياره .
يادمون باشه اگه کسي دوستمون داشت بهش نگيم برو نميخوام ببينمت چونزندگيشرو ازش ميگيريم...و یاد مان باشد دنیا دو روز است ....
میروم ....
اما....
جایی در دلم برای کینه و نفرین نگذاشتم...
به دلم گفته ام:
با تمام شکستگی ات فراموش نکن که...
"روزی شادیش آرزویت بود"...
.
.
.
من از کوچ پرندگان اموختم ...
هوای رابطه ای که سرد شد را باید گذاشت و رفت...
.
ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم
نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده
ماها آدمای بی احساسی نیستیم
ماها بی معرفتو نامرد نیستیم
یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن
که یه سری بــــاورامونو از بین بـــردن
فقط باید یکی باشه بفهمه مارو
یکی باشه از ما
از جنس خودمون
من در میان مردمی هستم
که باورشان نمیشود تنهایم
میگویند خوشبحالت که خوشحالی
نمیدانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست
برای دوست داشتن من
یه دوسـتت دارم هایی ام هست
میـدونی دروغــــه ها
ولـــی قــلبـــت
واســــه بــــاورش
بـــه عـــقـلــت
التمــــاس میکـــنه..
تعداد صفحات : 4